شاهکلید ورود به پرونده حسین فریدون چه کسی بود؟
تاریخ انتشار: ۹ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۳۰۶۶۴۷
خبرگزاری فارس: برای اولین بار پس از طرح پرونده یک بدهکار بزرگ بانکی بود که در فضای غیر رسمی زمزمه درباره نام یک فرد مهم مرتبط با این پرونده دهان به دهان چرخید: حسین فریدون.
کسی از جزئیات این پرونده خبر نداشت و جسته و گریخته اظهارنظرهایی که صحت و سقم آنها قبال تایید یا رد نبود شنیده میشد.
این اظهارنظرها به تدریج به فضای رسمی راه پیدا میکرد تا اینکه در تیرماه ۹۶ خبر بازداشت حسین فریدون منتشر و از سوی سخنگوی دستگاه قضا تایید شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما آن بدهکار بزرگ بانکی که شاهکلید ورود به پرونده فریدون محسوب میشد چه کسی بود؟
* رسول دانیال زاده نمین کیست؟
یک گزاره نیمه شوخی نیمه جدی همیشه از زبان فعالان سیستم بانکی کشور شنیده میشود. آنها میگویند: «بزرگترین بدهکاران به بانک جمع میشوند و مدیرعامل بانک را انتخاب میکنند»
شاید این گزاره اغراق آمیز به نظر برسد، اما رسول دانیالزاده نمین از جمله کسانی است که به جدی گرفته شدن این گزاره کمک قابل توجهی کرده است.
دانیال زاده با حمایت برخی از مسئولان توانسته بود با انجام فعالیتهای غیر قانونی و انباشت سرمایه و فعالیت در بازار آهن و صنعت ساختمان کشور، ضمن هدایت تسهیلات بانکی به غیر از اهداف فعالیتهای تولیدی، در انتخاب مدیران عامل چند بانک نقش تعیینکننده و موثری داشته باشد و ناگفته پیداست که معنی چنین اتفاقی چیست.
دانیالزاده از طریق اسناد و مدارک بنگاههای اقتصادی خود و با ارائه وثایق ناکافی توانسته بود میلیاردها تومان تسهیلات ارزی و ریالی از شبکه بانکی کشور دریافت کند.
او در پوشش تأمین مواد اولیه سه کارخانه فولاد سازی، به نامهای فولاد گیلان، گروه کارخانجات نورد و لوله سمنان و مجتمع فولاد کاویان، با استفاده از ال سیهای گشایش شده در بانکهای کشور، ضمن جذب سهیمه ارزی زمینه خروج ارز از کشور به صورت معامله با شرکتهای صوری را فراهم کرده بود.
طبعا او برای فرار از پرداخت دیون بانکی و استمهال چندین باره بدهیهای خود نیازمند اعمال نفوذ در ارکان بانکهای دولتی بود و بر اساس همان گزاره مشهور توانسته بود از ایفای تعهدات خود در نظام بانکی شانه خالی کند.
بخشی از تسهیلاتی که دانیال زاده گرفته و ارزی که دانیال زاده از کشور خارج کرده بود تبدیل به اموال و املاک زیادی در داخل و خارج از کشور از جمله شرکت گلد فیرو در امارات و شرکت LCS، در هامبورگ آلمان شد. دانیال زاده مالک یکی از مجلل و مجهزترین برجهای ایران در تهران به نام برج روما رزیدنت است و خود وی نیز در یک آپارتمان دوبلکس به متراز ۱۴۰۰ متر مربع ساکن است.
بعد از تشکیل پرونده، دانیال زاده به اخذ تسهیلات بانکی با ارائه وثایق ناکافی و عدم بازپرداخت آنها ضمن هزینه در غیر موارد تعیین شده، سرمایه گذاری غیر قانونی تسهیلات بانکی در خارج کشور، خروج ارز با توسل به اسناد خرید خلاف واقع تجهیزات صنعتی، پرداخت رشوه کلان به مدیران دولتی و اعمال نفوذ در انتصاب برخی از مدیران دولتی متهم شد.
* بدهی دانیالزاده چقدر بود؟
بررسیهای انجام شده نشان میدهد میزان کل مانده بدهی تسهیلات دریافتی دانیال زاده تا مرداد ۹۵، بیش از ۴ هزار میلیارد تومان بود که دو هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان آن مربوط به بانک ملی میشد و الباقی دیون وی مربوط به بانکهای ملت و رفاه بود که این مقدار از بدهی او در سامانه بانک مرکزی ثبت نشده بود.
این تسهیلات توسط شرکتهای وی از شبکه بانکی دریافت و در محل موردنظر خرج نشده و در بخشهای دیگری مانند ساختمان سازی و تصاحب اراضی صرف شده است.
اما آیا بدون اعمال نفوذ در شبکه بانکی امکان ادامه این شرایط برای دانیال زاده وجود داشت؟
* ورود اصحاب قدرت به پازل اصحاب ثروت
بر این اساس دانیال زاده توانسته نه تنها از پرداخت بدهیها فرار کند، بلکه حتی در انتصاب مدیران عامل بعضی بانکها هم نقش بسیار موثری داشته است و این مهم ممکن نمیشود الا با کمک کسی که به واسطه موقعیتش در قدرت سیاسی بتواند روی تصمیمات مهم دولت تاثیرگذار باشد.
در این مرحله پای اصحاب قدرت سیاسی به بازی اصحاب ثروت باز میشود. اینجا است که یاری کسی مانند حسین فریدون به کار میآید تا یک بدهکار بانکی بتواند در طراحی شبکهای از مدیران همسو در نظام بانکی نقشآفرینی کند.
بر اساس مستنداتی که در پیگیری این پرونده به دست آمد مشخص شد انتصابات مدیران عامل برخی از بانکها از جمله صدقی در بانک رفاه، رستگار در بانک ملت و بعضی مدیران بانک ملی حاصل اعمال نفوذ دانیال زاده بود. علاوه بر این او برای انتصاب سهیلی نژاد دربانک رسالت هم تلاش زیادی کرده است.
چنین اعمال نفوذی فضای مانور زیادی برای دانیالزاده ایجاد میکرد چنانکه او توانست بدون سپردن تضامین لازم ۶۰ میلیارد تومان تسهیلات از بانک رفاه بدون تضمین و مبلغ ۱۵۰ میلیارد تومان تسهیلات از بانک ملت و تنها با ارائه ضمانت نامه بانکی دریافت کند.
اما پیش از همه اینها دانیالزاده و فریدون چطور با هم آشنا شدند؟
* دانیالزاده و فریدون چطور آشنا شدند؟
دانیال زاده در خصوص نحوه آشنایی خود با حسین فریدون چنین گفته است: «از طریق شخصی به نام محمدی با حسین فریدون آشنا شدم و ساختمان کریم خان را برای انتخابات تحویل فریدون دادم.»
وی در جای دیگری شیوه آشنایی را مشروحتر توضیح داده است: «با آقای محمدی عازم کربلا بودیم که تلفن آقای محمدی زنگ خورد و گفت آقای فریدون به دنبال جا برای انتخابات است. آیا امکان دارد دفتر کریمخان را در اختیار ایشان قرار داد که من موافقت کردم؛ سه یا چهار ماه بعد از انتخابات به اتفاق آقای محمدی به دفتر آقای فریدون رفتیم و آقای محمدی من را به ایشان معرفی کرد. بعد از مدتی در سال ۹۳ آقای فریدون با من تماس گرفت و گفت به محلی در نزدیکی محل اقامت او بروم؛ در ملاقاتی که با فریدون داشتم او مبلغی از من خواست و بحث معاوضه ملک را مطرح کرد و حدود ۱۶ میلیون تومان لوازم خانگی از من خواست.»
* آغاز ارتباطات مالی دانیالزاده و فریدون
علیرغم آنکه دانیال زاده در مراحل اولیه پیگیری پرونده تاکید میکرد که پولی به حسین فریدون پرداخت نکرده و کل مراودات مالی او با فریدون به دادن یک دفتر انتخاباتی برای انتخابات ریاست جمهوری در خیابان کریمخان زند منحصر بوده است، اما ردیابی مبادلات مالی نشان داد وجوه و امکانات مالی و منافع زیادی از دانیال زاده به حسین فریدون منتقل شده است. از جمله میتوان به یک منزل ویلایی به متراژ ۶۴۰ متر مربع در منطقه سعد آباد تهران به نام خانم غفوری همسر فریدون اشاره کرد که کل مبلغ معامله آن ۱۴ میلیارد تومان بوده و منابع آن از سوی دانیال زاده تامین شده است.
یا در مورد دیگری حسین فریدون برای برگزاری مراسم تشییع مادر خود از دانیال زاده خواست مبلغی به حساب حسن نجار از بستگانش واریز کند که بدین ترتیب ۲۵۰ میلیون تومان به حساب حسن نجار همسر خواهر حسین فریدون واریز شد.
با این حال دانیال زاده درباره خرید منزل سعد آباد ادعا میکرد که این کار را صرفا به خاطر دوستی با فریدون انجام داده و قلبا به انجام آن رضایت نداشته است.
بنا به اظهارات دانیال زاده حسین فریدون در دو یا سه فقره جمعا ۲۶ میلیارد تومان به عنوان قرض از او پول دریافت کرد. پولی که به قول خود فریدون پول دستی بوده است؛ اما قرضی که هیچگاه برگردانده نشد.
فریدون ۲۶ میلیارد تومان «پول دستی» از من خواست، من هم دادم!
دانیال زاده اگر چه در ابتدا منکر پرداخت هر گونه وجهی به حسین فریدون میشد، اما در مراحل بعدی تحقیقات درباره این موضوع سخن گفت. دانیال زاده در این باره گفت: اینجانب فقط به آقای فریدون وجهی را پرداخت کردم آن هم در دو فقره بوده که به نام شخص دیگری بوده است، اما به دستور فریدون انجام شد.
بر اساس ادعای دانیال زاده مبلغ ۲۶ میلیارد تومان پرداختی به حسین فریدون بابت کاری نبوده است بلکه فریدون پول را به صورت دستی از دانیال زاده طلب کرده و به او گفته خیلی عجله دارم و به این پول نیاز دارم و دانیال زاده هم پول را پرداخت کرده است.
او همچنین درباره پرداخت مبلغ دو میلیارد تومان در تاریخ ۳۰ خرداد ۹۲ و ۲۵۰ میلیون تومان در تاریخ ۲۰ خرداد ۹۴ و مبلغ ۲۵۰ میلیون تومان دیگر در تاریخ ۳ تیر ۹۳ به حساب حسن نجار شوهر خواهر فریدون نیز سخن گفته است.
با این حال دانیال زاده همچنان مدعی بود که حسین فریدون هیچ کاری برای او انجام نداده است. اما اظهارات خود او و مستندات دیگری که دستگاه قضایی به دست آورد نشان از واقعیت دیگری داشت.
* درباره «تایید صلاحیت» صدقی و رستگار به فریدون مشورت دادم
بر اساس پیگیریهای انجام شده، در قبال اعمال نفوذ به منظور انتصاب علی رستگار در بانک ملت، اعمال نفوذ در انتصاب علی صدقی به عنوان مدیر عامل بانک رفاه و معرفی علی اعتماد از سوی دانیال زاده به فریدون جهت تصاحب ۴۰ درصد سهام ایمیدرو در معدن سنگان، ۲ میلیارد تومان مستقیما از حساب دانیال زاده به حساب کوتاه مدت حسین فریدون و همسر وی پرداخت شده است.
دانیال زاده میگوید صرفا برای «تایید صلاحیت» رستگار و صدقی از سوی فریدون با وی صحبت شده است. چنانکه فریدون از وی خواسته است به سر قراری که از قبل با رستگار تنظیم شده رفته و مطمئن شود که آیا رستگار «به درد مدیرعاملی بانک میخورد یا خیر؟»
جالب اینجاست که دانیالزاده مدعی است پس از یک ملاقات ۱۰ دقیقهای با رستگار به فریدون اعلام کرده که وی به درد ریاست یک شعبه هم نمیخورد و فریدون نیز پاسخ داده است که: «مگر دیگران چه چیزی دارند که رستگار ندارد؟».
اما آنچه بین رستگار و دانیالزاده گذشته نسبتی با ادعای او ندارد. چنانکه دانیالزاده وعده ریاست بانک را به رستگار «حداکثر تا یک ماه آینده» داده است.
درباره صدقی نیز وضعیت به همین منوال است. با اینکه دانیال زاده مدعی بود در قبال وجوه پرداختی به حسین فریدون امتیازی نگرفته است، اما خود وی در جای دیگری گفته است که به حسین فریدون گفته «صدقی آدم سالمی است و او را در بانک ملی دیده و از سال ۸۸ با وی آشنا است.»
صحبت درباره حسین فریدون و قول و قرارهایی که با او گذاشته شده نیز یکی از موضوعات صحبت بین صدقی و دانیالزاده بوده است.
با این حال دانیالزاده باز هم تاکید میکند: «هیچ وقت سفارشهای رستگار و صدقی را به فریدون نکردم؛ آنان دوست قدیمی فریدون بودند و نیاز به توصیه من نبود.»
اگر چه قرائت فریدون از این موضوع یا آنچه دانیالزاده میگوید متفاوت است. چنانکه فریدون میگوید «بین من و سیف صحبت شد که آقای صدقی برای مدیرعاملی بانک رفاه جهت مدیر عاملی مناسب است و دانیال زاده گفت آقای رستگار آدم خوبی است.»
* ۴۰ درصد سهم ایمیدرو از معدن خواف را به ما واگذار کنند، همین!
اما مهمترین نکتهای که انکارهای دانیالزاده را بی اعتبار میکند آن چیزی است که بین وی و فریدون گذشته است.
دانیالزاده علیرغم ادعاها، صراحتا از فریدون خواسته که سهام ۴۰ درصدی معدن سنگ آهن سنگان خواف را از کرباسیان رئیس وقت ایمیدرو برای وی بگیرد. از کل سهام این معدن ۶۰ درصد در اختیار مجموعه پارسیان بوده و ۴۰ درصد نیز متعلق به ایمیدرو بوده است که دانیالزاده تلاش کرد از طریق نفوذ فریدون سهم ایمیدرو از این معدن را تصاحب کند.
دانیالزاده همچنین از فریدون خواسته است که برای انتصاب سمیعینژاد به مدیرعاملی بانک قرضالحسنه رسالت هم کاری بکند. فریدون هم علیرغم قول قرار اولیه به دلایل سیاسی در این باره کاری انجام نداده است. چنانکه به دانیالزاده پاسخ داده است که «او پسر خوبی است و باید کاری برای او بکنیم. اما به شدت احمدینژادی است... باید با ربیعی صحبت کنم»
* پولهایی که در حسابها چرخید و در نهایت به ملک تبدیل شد.
اما پرداختیهای دانیالزاده به فریدون به ملک سعدآباد و پرداخت مخارج مراسم تشییع والده فریدون محدود نبوده است.
پس از ردیابیهای مالی مشخص شد ده میلیارد تومان از مبدأ حساب شخصی رسول دانیال زاده طی دو فقره چک سه میلیارد تومانی و یک فقره چک ۴ میلیارد تومانی به حساب حسین بهشتی در تاریخ ۱۷ آذر ۹۳ واریز شده است.
همچنین در تاریخ ۲۵ آذر ۹۳، مبلغ ۲۱ میلیارد تومان از حساب دانیال زاده به حساب مصطفی ثابتی سهی و از آنجا به حساب مسعود احمدی زاده واریز شده است.
این مبالغ بعد از چرخش در حسابهای احمدیزاده و بهشتی سرانجام درتاریخ ۱۱ بهمن ۹۳ به حساب حسین بهشتی جهت خرید منزل مسکونی در خیابان مقدس اردبیلی خیابان ثارالله به مساحت ۱۰۹۶ متر مربع واریز شده است. مجموع این ارقام ۳۱ میلیارد تومان بوده است.
در واقع ۲۱ میلیارد تومان طی چندین فیش بانکی و گردشهای متعدد در حسابهای بانکی افراد وابسته به فریدون از طریق فردی به نام مسعود احمدیزاده از حساب دانیال زاده برداشت شده و نهایتا به حساب بهشتی واریز میشود. بالاخره در تاریخ ۲۱ دی ۹۳ آن ۲۱ میلیارد تومان با ۱۰ میلیارد تومان دیگر از مبالغ پرداختی توسط دانیالزاده به حسین بهشتی، تجمیع شد و یک ملک در خیابان مقدس اردبیلی توسط حسین بهشتی از بانک سینا خریداری شد.
دانیالزاده درخصوص این ۲۱ میلیارد تومان گفته است: «آقای فریدون طی تماس تلفنی شماره حساب مسعود احمدی زاده را جهت واریز ۲۱ میلیارد تومان به من داد. لیکن در خصوص ۱۰ میلیارد تومان که بخشی از ۳۱ میلیارد تومان است در ازای دریافت ۸ میلیون یورو در خارج از کشور، به شخصی معرفی شده توسط فریدون، پرداخت شد؛ در این معامله صرفا مبلغ یک میلیارد و دویست میلیون تومان بدون ما به ازاء به فریدون تعلق گرفت.»
نکته حائز اهمیت آن است که هیچ اثری از پرداخت ارزی مورد ادعای دانیالزاده وجود ندارد و خود وی نیز مستنداتی در این باره ارائه نکرده است.
* پولی که از دانیالزاده گرفته بودیم صرف یک موضوع امنیتی شد.
اما آنچه فریدون خود به ان اشاره کرده نیز جالب توجه است. فریدون ضمن پذیرش دریافت ۲۰ میلیارد تومان گفته است: «من وقتی در تهران نبودم شماره حسابی به دانیالزاده دادم و او به حساب احمدی زاده پول ریخت و احمدی زاده این پول را به بهشتی داده تا در موضوعی امنیتی برای خدمت به کشور صرف شود.»
اگرچه او جای دیگری حرف متفاوتی زده است و گفته است: «من هیچ وجهی از دانیال زاده دریافت نداشتم و به هیچ طریق ذینفع نبودم؛ فقط مبلغ بیست و یک میلیارد تومان جهت کمک نسبت به خرید منزل مقابل محل اقامت رئیس جمهور در جهت تامین امنیت را که توسط دانیال زاده تامین شده بود ضمانت کردم.»
اینکه در کشور برای چنین مواردی یعنی تامین امنیت شخص اول اجرایی کشور بودجههای مشخصی وجود دارد و طبعا برای چنین کاری نیاز به گرفتن پول از یک بدهکار بزرگ بانکی و چرخاندن آن در حسابهای مختلف نیست قطعا نیاز به توضیح بیشتر ندارد.
بنا به گفته بهشتی، فریدون ۵۰ میلیارد تومان به او (بهشتی) داده است که بهشتی مدعی است سی میلیارد تومان را طی یک فقره چک برگردانده است؛ بنا به گفته بهشتی، فریدون بیست میلیارد تومان در مرحله دوم واریز کرده که قرض داده است.
بهشتی مدعی است سی میلیارد را در دو مرحله به فریدون بازگردانده است؛ در یک مرحله بیست میلیارد تومان به حساب فریدون واریز کرده و ده میلیارد تومان دیگر را در قالب خرید حدود دویست الی سیصد کولر و ۱۴ میلیارد تومان جنس از دوبی، برای فریدون فرستاد است.
فریدون اظهارات بهشتی را مردود اعلام کرد، ولی پرداخت وجه به حساب بهشتی حسب دستور خود از سوی دانیال زاده را تأیید کرد و گفت: بنده پول را به بهشتی قرض دادم.
بهشتی نیز گفته است: قرار بود پول را فریدون بدهد، ولی متوجه شدم دانیال زاده و احمدی زاده پرداخت کردند.
* مراودات ۵۰ میلیارد تومانی فریدون و بهشتی
دانیالزاده ضمن اذعان به نحوه واریز پول به حساب اشخاص بر اساس اعلام فریدون، پرداخت سی میلیارد تومان به حساب حسین بهشتی را نیز پذیرفته است. اگرچه چنان که قبلا اشاره شد مدرکی درباره بر خرید ارز و نحوه پرداخت این سی میلیارد تومان ارائه نکرده است.
حسین بهشتی هم دراین باره گفته است: «من در این ۲۷ یا ۲۸ سال که با فریدون ارتباط پیدا کردم یک مورد با وی ارتباط مالی داشتم و آن در رابطه با منزل سی میلیارد تومانی بود؛ فریدون گفت من به تو قرض دادم و من چک به فریدون دادم؛ یک فقره چک سی میلیارد تومانی دادم؛ بعد از چند وقت فریدون گفت برو خانه را بخر؛ گفتم سی میلیارد تومان بیشتر نمیخریم؛ فریدون رایزنی کرد و سی میلیارد تومان تمام کرد و من رفتم معامله کردم؛ فریدون گفته بود من با بنیاد راجع به خانه رایزنی کردهام. برو بخر. گفتم ۱۱ الی ۱۲ میلیارد بیشتر ندارم؛ فریدون ۲۰ میلیارد به من قرض داد؛ بصورت خُرد خُرد، هفده میلیارد و پانصد و پنجاه میلیون تومان را پس دادم و الباقی را بدهکارم؛ هیچ مدرک و سندی بین ما نیست و نوشتهای نداریم؛ نمیدانم حسین فریدون وجه را چطور به من داده است.»
* کمک دانیالزاده به کمپین انتخاباتی رئیسجمهور
در این باره حسین فریدون گفته است: «در تاریخ ۲۰ خرداد ۹۶ متوجه شدم دانیال زاده مبلغ ده میلیارد تومان مستقیما به حساب بهشتی واریز کرده است. همچنین دو میلیارد تومان به انتخابات کمک کرده است که صرفا هزینه انتخابات شده است و ارتباط شخصی تلقی نمیشود.
همچنین برای خاکسپاری مادر جهت پذیرایی میهمانان به متولی هزینه مراسم یعنی آقای نجار مبلغی را داده است و ۶۸۰ میلیون تومان نیز جهت تغییر وضعیت ملک مسکونی به اداری به حساب شهرداری منطقه ۳ واریز شده است.»
جالب است که پولی که به حساب نجار شوهر خواهر فریدون واریز شده بود از حساب شخصی دانیال زاده در شرکت فولاد خزر پس از چندین گردش در حسابهای مختلف به حساب نجار رسیده بود.
گلی که به سبزه فرار مالیاتی ۲۳ میلیارد تومانی نیز آراسته شد
در این پرونده علاوه بر همه آنچه مورد اشاره قرار گرفت، رد یک فرار مالیاتی به ارزش حدود ۲۳ میلیارد تومان نیز به چشم میخورد؛ این پرونده مربوط به مالیات بر ارزش افزوده دوره سوم سال ۹۰ شرکت مجتمع فولاد گیلان متعلق به دانیالزاده است که ظاهرا با اعمال نفوذ در هیات حل اختلاف مالیاتی حل و فصل شده است.
در نهایت... تفهیم اتهام
در نهایت در تاریخ ۲۲ تیر ۹۶ نسبت به حسین فریدون تفهیم اتهام تحصیل مال از طریق نامشروع به میزان ۳۴۱، ۸۰۰، ۰۰۰، ۰۰۰ ریال از دانیال زاده و ۹۰۰ میلیون ریال از گشایش و پولشویی، صورت گرفت وقرار وثیقه ۵۰ میلیارد تومانی برای وی صادر شد.
منبع: فردا
کلیدواژه: حسین فریدون پول دستی بدهکار بزرگ بانکی دانیال زاده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۰۶۶۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای عجیب قتل حسین به دست «ع» گدا
مردی که ساقی محل بوده و مشتری دائمی خود را به قتل رسانده بود، نه در بازجویی و نه در دادگاه اعتراف نکرد و منکر همه چیز شد، اما قضات رای به قصاص او دادند و با تایید این حکم در دیوان عالی، متهم در یکقدمی چوبه دار قرار گرفت.
به گزارش همشهری آنلاین، این ماجرای تلخ نیمه شب پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۷ هنگامی در شهر مرزی سرخس آغاز شد که سرنشینان یک خودرو پیکر نیمه جان و خونآلود مردی را شبانه کنار در منزلی داخل یک کوچه انداختند و از محل گریختند.
لحظاتی بعد اهالی منزل که صدای برخورد شیئی با در حیاط را شنیده بودند، سراسیمه از خانه بیرون آمدند و با پیکر فردی به نام «حسین-س» روبهرو شدند که از سر و گوش وی خون میریخت. آنها با دیدن وضعیت وخیم این مرد بلافاصله به وی آب نوشاندند و با امدادگران اورژانس تماس گرفتند.
زمان به کندی سپری میشد و بستگان و اطرافیان مرد مجروح دقایق سختی را با اضطراب و نگرانی میگذراندند تا اینکه خودروی اورژانس و نیروهای کلانتری از راه رسیدند و پیکر خونآلود را در حالی به بیمارستان لقمان حکیم انتقال دادند که مرد مجروح در پاسخ به این سوال اطرافیانش که چه کسی تو را به این روز انداخت، نام مرد معروف به «گدا و پسرش» را بر زبان راند و گفت:آنها مرا با چوب زدند.
در حالی که تحقیقات گسترده نیروهای انتظامی با دستورات قضایی برای ریشه یابی این ماجرای تلخ و دستگیری مرد معروف به گدا که نام شناسنامهای دیگری داشت، آغاز شده بود، اقدامات درمانی به دلیل کمبود برخی امکانات تخصصی در سرخس به نتیجه نرسید و حسین-س به بیمارستانی در مشهد منتقل شد، اما او بعد از حدود یک ماه که در کما به سر میبرد، چشمانش را گشود و برای مراقبتهای ویژه به منزل یکی از بستگانش در مشهد رفت، اما چند روز بعد جان سپرد و بدین ترتیب پرونده مذکور رنگ جنایت گرفت.
کنکاشهای پلیس سرخس در این باره با دستگیری گدا در حالی وارد مرحله جدیدی شد که تحقیقات نشان داد او از توزیعکنندگان مواد مخدر است و حسین نیز در حالی برای خرید مواد مخدر نزد او رفته بود که فقط مشتی پول خرد (سکه) در دست داشت.
یکی از مطلعان در این باره به پلیس گفت: من صدای ریخته شدن سکهها روی زمین را شنیدم که موجب درگیری لفظی بین مرد معتاد و ساقی محل شده بود. به همین خاطر هم یک اسکناس هزار تومانی به او دادم تا مواد مخدر را به مرد معتاد بدهد.
در حالی که پزشکی قانونی نیز علت مرگ حسین-س را خونریزی مغزی بر اثر ضربه اصابت جسم سخت تشخیص داده بود، متهم «ع-ز» (ساقی محل) هرگونه درگیری خود با مرد معتاد را انکار کرد و مدعی شد که او فقط ظهر روز حادثه برای خرید تریاک به منزل او مراجعه کرده است.
وی در ادامه اعترافات خود مدعی شد شب حادثه برای خرید میوه و دیگر مایحتاج زندگی بیرون از منزل بوده و ساعت ۲۳ به منزلش رفته است. بررسیهای بیشتر نشان داد که ماجرای رها شدن پیکر خونآلود ساعت ۲۳:۴۵ به پلیس گزارش شده است.
با توجه به تحقیقات تکمیلی در دادسرای عمومی و انقلاب سرخس، این پرونده جنایی با کیفرخواست صادر شده به شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد و توسط قضات با تجربه مورد رسیدگی قرار گرفت. در جلسات محاکمه که به ریاست قاضی هادی دنیا دیده و مستشاری قاضی غلامرضا مصطفوی در مشهد برگزار شد، گدا و پسرش پای میز عدالت نشستند تا به همراه وکلای خود از اتهام قتل عمدی دفاع کنند.
با توجه به حساسیت این پرونده پیچیده جنایی که به کلافی سردرگم میماند، واکاوی تخصصی از سطر به سطر اوراق آن آغاز شد. در نهایت قضات دادگاه سرنخ اصلی آن را در حالی به دست گرفتند که ساقی محل در برابر دلایل انکارناپذیر و استنادات دقیق دادگاه، حیرتزده به وکلا مینگریست تا شاید راه چارهای بیابند.
در همین حال قاضی «دنیادیده» به محتویات پرونده و اظهارات شاهدان و مطلعان اشاره کرد که یکی از آنها گفته بود: وقتی ماجرای کتککاری و ضرب و جرح «حسین-س» را شنیدم بلافاصله شبانه به منزل گدا (ع-ر) رفتم که خودروی او مقابل منزلش پارک بود. زمانی که دستم را روی کاپوت خودرو گذاشتم هنوز داغ بود که نشان میداد او دقایقی قبل از خودرو استفاده کرده است.
در همین حال یکی از شهود درباره ماجرای شب حادثه به قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی گفت: آن شب من مشغول لحافدوزی بودم که فردی با من تماس گرفت و از رها شدن پیکر حسین-س (یکی از بستگانم) خبر داد. وقتی به محل رسیدم آمبولانس اورژانس و پلیس ۱۱۰ هم آمده بودند. از حسین پرسیدم چه کسی تو را زد، او گفت: گدا و فرزندش مرا جای دیگری زدند و با خودرو به اینجا آوردند! من هم بلافاصله با شنیدن نام گدا به در منزل او رفتم که دیدم جلوی در منزلش خیس است، یعنی آب ریخته بودند. وقتی زنگ منزل را به صدا درآوردم، پسرش گفت پدرم خانه نیست، ولی ناگهان پدر او (ع-ز) از در پارکینگ بیرون آمد و با اخم به من گفت با چه کسی کار داری؟ گفتم من از بستگان حسین هستم. او اینجا آمده است؟ گدا در پاسخ گفت یک بار ظهر آمد و تریاک گرفت و یک بار هم نیم ساعت قبل اینجا آمد و بعد از خرید تریاک رفت.
درحالی که ساقی محل فروش مواد مخدر به مرد معتاد را تایید میکرد و او را از مشتریان خود میدانست، باز هم بر طبل انکار میکوبید و همچنان به تناقضگوییهای خود با جملاتی مانند «کی گفته؟» ادامه میداد تا اینکه همه ماجرا را در آخرین دفاعیات خود منکر شد. اما قضات شعبه ششم دادگاه که با طمانینه و آرامش به اظهارات متهمان گوش میدادند، در نهایت پس از مشورتهای قضایی رای خود را در این باره صادر کردند.
در این رای که به امضای قاضی هادی دنیادیده (رئیس شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی) رسیده، آمده است به نظر دادگاه حسین-س (مقتول) برای خرید مواد مخدر به متهم (ع-ز) مراجعه کرده که از مشتریان همیشگی او بوده ولی پولی به همراه نداشت. به همین خاطر و تحت تاثیر مواد مخدر برای متهم ایجاد مزاحمت کرده است تا جایی که متهم برای رهایی از مزاحمتهای وی به قصد تنبیه او، نه به قصد قتل، با چوب به سر وی زده است و پس از مشاهده وخامت حال مرد مجروح و برای آنکه این موضوع دامنگیر وی نشود، او را با خودرو به در منزل یکی از بستگانش انتقال داده است تا آنها او را به بیمارستان برسانند و...
در ادامه این رای قاطع که به استدلالهای دقیق و موشکافانه حقوقی و قضایی گره خورده به ضربه نوعا کشنده اشاره و تاکید شده است: «از آنجا که متهم قصد قتل نداشته، اما ضربه با چوب به سر نوعا کشنده تلقی میشود، بنابراین اتهام قتل عمدی وی منطبق بر موازین قانونی است...» به همین دلیل قضات دادگاه ع-ز (متهم) را به قصاص نفس محکوم کردند و رای به تبرئه فرزندش دادند چراکه دلایل کافی مبنی بر مشارکت وی در جنایت وجود نداشت.
با اعتراض متهم و وکلای مدافع به رای مذکور، این پرونده به شعبه چهارم دیوان عالی کشور ارسال شد و توسط قضات سپیدموی زیر ذرهبین قضاوت قرار گرفت، اما آنها نیز با مطالعه دقیق محتویات پرونده به استدلالهای موشکافانه شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی مهر تایید زدند و بدین ترتیب متهم در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.
منبع: روزنامه خراسان
tags # اخبار حوادث سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند (تصاویر) کشف پرنده عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!